یان آسمن / ترجمه: فرهاد سلمانیان روی جلد اصل آلمانی “تکخدایی و زبان خشونت”در بخش نخست این نوشته، که با مقدمهای در معرفی آن آغاز شد، نویسنده به توصیف چرایی انتخاب موضوع زبان خشونت در متن مقدس و به طرح پرسش علت توصیفهای خشونتبار متون توحیدی از ایجاد و گسترش دین میپردازد. نویسنده قصد دارد بدون در افتادن به بحث و جدلهای بیهوده، داعیه حقیقت انحصاری ادیان توحیدی را بررسی کند. او در این بررسی معناآفرینی فرهنگی را مبنا قرار میدهد، یعنی به روایتهای کلان و تفاوتهای راهبردیای توجه و اشاره میکند که یک جامعه با کاربرد آنها در جهان و زمان، مسیر نظری و عملی خود را مییابد. جلوههای دیگر این معنابخشی فرهنگی اسطورهها، نمادها، تصویرها و متون ادبیای هستند که به کار، تفکر، خاطرات و طرحهای کسانی معنی میبخشند که در افق معنایی آنها زندگی میکنند. مولف سپس به این پرسش میرسد که چرا بیان گسترش و چیرگی تکخدایی در متن مقدس با زبان خشونت صورت میگیرد.اکنون، پس از این یادآوریهای اولیه، بخشی از صحنههای نوعی خشونت از کتاب مقدس را به یاد بیاوریم که این کتاب سرآغاز و گسترش تکخدایی را تصویر میکند. صحنهی پرستش گوسالهی طلایی سامری سرآغاز این روند است: قوم بنی اسرائیل گرفتار ارتجاع شده است. مردم آن غیبت طولانی رهبرشان موسی و ماندن او در کوه سینا را تاب نمیآورند و از هارون میخواهند برای آنها تصویری از خداوند فراهم کند، تجسمی از وی که بهجای فرستادهی خداوند پیشاپیش آنها گام بردارد. موسی پس از بازگشت برای مجازات و تطهیر از گناه اقدامی تنبیهی ترتیب میدهد که در آیههای ششم تا بیست و هشتم از باب ۳۲ از سفر خروج عهد عتیق (تورات) اینگونه توصیف شده است:موسی بر درگاه اردوگاه ایستاد و گفت هر که موافق پرودگار است، نزد من بیاید. تمام طایفهی لِوی نزد او گرد آمدند. موسی به آنها گفت: «خداوند خالق اسرائیل چنین میگوید که هر کدام شمشیر خود را برگیرد و در اردوگاه از درگاهی به درگاه دیگر برود و هر کس برادر خود، دوست خود و همسایه خود را (که بعد از اخطار، گوسالهپرستی کرده باشد) بکشد.» طایفهی لوی آنچه موسی گفت به انجام رساند و در همان...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر