۱۳۹۴ فروردین ۲۰, پنجشنبه

مناسبات ایران و آمریکا بعد از مصالحه هستهای

علی افشاریتهران و واشنگتن: مناسبات این دو یکی از موضوعهای تعیینکننده در وضعیت آینده ایران و منطقه است. اگر تفاهم جامع حاصل شده در لوزان بتواند چارچوبی شود برای توافق بر روی جزئیات و حل اختلافات باقی مانده، آنگاه فصل جدیدی در روابط ایران و آمریکا باز خواهد شد.مسئله اصلی تاثیرگذاری این رویداد در وجه راهبردی مناسبات دو طرف است. البته شرایط سیاسی در دو کشور در افق آینده نیز متغیر مهمی به حساب میآید. اگر اوباما بتواند جلوی مخالفت کنگره را بگیرد، آنگاه فضا به سمت تغییر میرود.تحولات سیاسی در ایران نیز مهم است. در صورتی که وضعیت سیاسی موجود ادامه یابد و روحانی نتواند تنشزدایی با آمریکا را در حوزههای دیگر تعمیم دهد و اقتدار گرایان به تشنجآفرینی در عرصههای غیرهستهای بپردازند، روابط ایران و آمریکا ظرفیتی برای تغییر راهبردی ندارد.اگر ائتلاف روحانی- رفسنجانی و اصلاح طلبان بتواند موازنه قوای موجود در جمهوری اسلامی را تغییر دهد آنگاه حداکثر میتوان انتظار داشت الگویی مشابه چین شکل بگیرد. ولی وضعیت موجود در حکومت ایران فاصله بسیار زیادی با این حالت دارد. همچنین در شرایطی که معادلات در اثر اتفاقات پیشبینیناپذیر دگرگون شود، آنگاه میتوان تحولاتی در سطح راهبردی را نیز انتظار کشید. این در حالی است که رصد کردن شرایط موجود در دو طرف چنین چیزی را نشان نمیدهد.اوباما در مصاحبههایی که بعد از توافق داشت تصریح کرد اختلاف و منازعه با جمهوری اسلامی ایران در حوزههای دیگر کماکان پابرجاست. خامنهای نیز در دیدار با اردوغان بار دیگر بر مقاصد خصمانه دولت آمریکا و ضرورت وحدت کشورهای اسلامی بر علیه آمریکا در منطقه خاورمیانه تأکید کرد. ارزیابی نهادهای اطلاعاتی آمریکا نیز بر تداوم تقابل بین دو کشور تصریح دارد.نامحتمل بودن تغییر اساسی مناسباتاز این رو انتظار تغییر راهبردی در روابط دو کشور غیر واقعبینانه به نظر میرسد. شکاف اصلی میان دو نظام سیاسی با دو رویکرد مختلف به جهان است که سازگاری بین آنها را ناممکن میگرداند. محصول توافق جامع هستهای در چارچوب عدم تغییر در ساختار سیاسی دو کشور حداکثر تنشزدایی است. در حال حاضر آمریکا و ایران در یمن و سوریه رو در روی همدیگر قرار دارند. در عراق اگر چه با دشمن مشترک میجنگند، اما سیاستهای...

ادامه خبر


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر