۱۳۹۳ دی ۱۰, چهارشنبه

سال نوی جهانی و حسرت آزادی های آشکار

یادداشتی برای آغاز سال 2015شکوه میرزادگیاین روزها مردمان بیشترین کشورهای جهان، با هر مذهب و مرام و عقیده ای، منتظر سال نویی هستند که اگر چه آغازگاه آن در تولد مسیح (که خود الگوبرداری از تولد مهر ايرانی ست) می باشد، اما دیگر وابسته به هیچ مذهبی نیست. اکنون نو شدن سال ديگر آن نو شدنی نیست که تنها وابسته به مسحیت بود و زیر سایه ی سیاه و تلخ کارگزاران مذهبی برگزار می شد. پس از رنسانس اروپا و کنار گذاشتن مذهب از حکومت و آموزش و پرورش، نو شدن سال هم، مثل بسیاری از نمودهای دیگر فرهنگی، هویتی مستقل و آزاد پیدا کرد و رفته رفته متعلق به همه ی افرادی شد که در کشورهای غربی زندگی می کنند. وآنگاه، برخی از کشورهای دیگر جهان، از کشورهای قاره ی آمریکا گرفته تا استرالیا و آسیا و آفریقا بمرور اول ژانویه را به عنوان آغاز «سال جهانی» پذیرفتند. حتی برخی از مردمان کشورهای ایران و هم فرهنگ ایران، که سال نوی زمینی و زیبایی چون نوروز دارند، به شکلی رسمی یا غیر رسمی در جشن های مربوط به سال جهانی نیز شرکت می کنند. در بین این کشورها، ایرانی های مقیم کشورهای غربی، بیشتر از دیگران این روزهای سراسر جشن و شادمانی و همبستگی را با حسرت نگاه می کنند. زیرا می بینیم که سال هاست در سرزمین دیکتاتور زده ی ما، علاوه بر انواع تبعیض ها، و علاوه بر نبود ساده ترین آزادی ها، ما را از داشتن طبیعی ترین آزادی های بشری، یعنی آزادی خندیدن و شادمانی کردن، آزادی رقصیدن و آواز خواندن، و آزادی داشتن جشن هایی همگانی محروم کرده اند.از «پارتی های پنهانی» جوان ها در ایران می گویند و از رقصیدن ها و آواز خواندن های زیرزمینی برخی از مردمان مرفه خبر می دهند. و اگرچه اين ها همه تلاشی برای لحظه ای نفس کشیدن است، اما کاملا روشن است که همه ی این «پنهانی» ها و «زیرزمینی» ها و «یواشکی» ها نمی توانند یک در صد لذت و اثر مثبت روانی و فیزیکی آزادی های آشکاری را داشته باشد که مردمان خوشبخت کشورهای دموکراتیک، سکولار و آزاد جهان دارند؟ همه ی جامعه...

ادامه خبر


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر