۱۳۹۳ بهمن ۹, پنجشنبه

رویکرد نخستین لیوتار به “تعارض”

ژرالد سفِز / ترجمه و تلخیص: سیاوش مسلمیاشاره: مفهوم «تعارض» یا دیفران یکی از مفاهیم کلیدی در آثار لیوتار است. او از یک سو تلاش می‌کند تعارض را به بیان درآورد و از سوی دیگر به این پرسش پاسخ دهد که آیا می‌توان آن را رفع کرد یا خیر. به عبارت دیگر، آیا می‌توان درباره آن به اندیشه پرداخت و اگر آری، این اندیشه از کدام نوع است و نسبت آن با اندیشه‌ی فلسفی و سیاسی چیست.نویسنده در این مقاله تلاش می‌کند نشان دهد که لیوتار در مسیر اندیشه خود، دو پاسخ متفاوت به پرسش‌های فوق می‌دهد. نخستین پاسخ لیوتار این است که فلسفه و سیاست، حکمتِ تعارض را عیان می‌سازند، یعنی در جایی که امر سیاسی به معنای پیوندِ گزاره‌ای میان انواع گفتمان است و امر فلسفی به مثابه امری تعریف می‌شود که همواره در پی قواعد خاص خویش است. بدین ترتیب، نخستین توصیف از تعارض در پی آشکار ساختنِ رابطه میان امر فلسفی و امر سیاسی است. اما تفکر مربوط به تعارض، به نحو تاثیرگذار بر امر دیگری نیز تاکید می‌کند؛ از این جهت، نقد سوم کانت و به ویژه درس‌گفتارهای لیوتار در مورد تحلیلِ امر والا، و همین طور آگاهی انتقادی از پست مدرنیته نقش تعیین کننده‌ای بازی می‌کنند. در اینجا کم و بیش می‌توان از دومین رویکرد لیوتار سخن گفت. در این رویکرد دوم، فرد به تدریج محو شدنِ امر سیاسی را در خواهد یافت، یعنی جایگزینی امر فلسفی به جای امر سیاسی از طریق تفکر و پدیدار شدنِ نوشتار به مثابه امری که تمام اَشکالِ گواهی تعارض را معین می‌کند. گواهی دادن درباره تعارض بدین معناست که خود را درگیر ماجرای نوشتار کنیم. بدین ترتیب فرد از پیوند پیشاپیش بیان شده میان فلسفه و سیاست بسیار فاصله می‌گیرد.این دو مقاله در دو قسمت منتشر می‌شود. قسمت اول به رویکرد نخست لیوتار اختصاص دارد و قسمت دوم به رویکرد دوم لیوتار به این مسئله.ژان-فرانسوا لیوتارتفکری که به مسئله تعارض معطوف است، انواع گوناگونی از معنا را نشان می‌دهد که نمی‌توانند به راه حل واحدی دست یابند زیرا استدلال‌ها و شیوه‌های زبان که به یکدیگر تقلیل پذیر نیستند، در این معانی گوناگون با یکدیگر تلاقی می‌کنند. این...

ادامه خبر


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر