۱۳۹۳ بهمن ۱۴, سه‌شنبه

جمهوری اسلامی و دیپلماسی خیابانی و منبری

ابراز خشنودی احمد جنتی از فوت پادشاه عربستان با واکنش‌های متعددی مواجه شده است. این گونه سخنان اما در میان بخش‌هایی از جمهوری اسلامی نادر نیست و در ۳۵ سال گذشته پیوسته معضلات متفاوتی برای ایران ایجاد کرده است. اظهارات اخیر احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان در نماز جمعه و ابراز خشنودی او از مرگ ملک عبدالله پادشاه عربستان سعودی واکنش‌های زیادی را به دنبال داشت. جنتی با ابراز تبریک به مسلمانان جهان به خاطر مرگ ملک عبد‌الله٬ او را به دشمنی با شیعیان متهم کرد و گفت که این مرگ را باید به آمریکا و اسراییل که به گفته جنتی پشتیبان پادشاه سابق عربستان بودند، تسلیت گفت. احمد جنتی به رغم کهولت سن، همچنان با حکم رهبر جمهوری اسلامی ایران به عنوان ارشدترین مسئول شورای نگهبان ماموریت «نظارت استصوابی» بر انتخابات‌ ایران را با هدف جلوگیری از ورود «غیرخودی‌ها» و منتقدان برون و درون حکومتی به گستره سیاسی ایران به عهده دارد. اظهارات تند جنتی چه در حمله به مخالفان داخلی و چه در مورد رویدادها و مسائل خارجی بدون سابقه نیست. این اظهارات که معمولا با طیف‌هایی از جناح حاکم در هماهنگی و همصدایی است، بعضا ما به ازای عملی هم پیدا می‌کند، مانند حصر رهبران معترض به نتایج انتخابات سال ۱۳۸۸ که اولین بار جنتی در نماز جمعه لزوم اعمال آن را مطرح کرد. اما با نگاهی به تاریخ بعد از انقلاب می‌توان دریافت که رویکرد جنتی موردی استثنایی در جمهوری اسلامی ایران نیست و در ۳۵ سالی که از عمر این حکومت می‌گذرد، خیابان و منابر پیوسته اهرم‌هایی مهم در خدمت اعلام سیاست‌های انسدادی داخلی یا اعتراض و حمله به جهان خارج بوده‌اند. از دیروز تا امروز در سال‌های نخست انقلاب، که ارگان‌های امنیتی و پلیسی در حال شکل‌گیری بودند، راهپیمایی‌های توام با حمله به دگراندیشان و مراکز و دفاتر آن‌ها بخشی از سیاست‌های انسدادی حکومت جدید علیه مخالفان بود. این شیوه هنوز هم در کشاکش‌های سیاسی داخلی و در راستای ارعاب و به حاشیه‌ راندن مخالفان رسمی و نیمه‌رسمی به کار گرفته می‌شود. بسیج خیابانی که مجموعه حکومت در روز ۹ دی ۱۳۸۸ برای ارعاب معترضان به نتایج اعلام‌ شده انتخابات سال ۱۳۸۸ انجام داد و همچنین حملات گاه وبی‌گاه...

ادامه خبر


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر