شکوه میرزادگیپيشگفتار: در ژانویه 2011 ، اندکی پس از آن که مردمان تونس، بن علی، دیکتاتور کشورشان را از تخت فرمانروایی اش برداشتند، مطلبی نوشتم تحت عنوان «تضمین آزادی تونس در دست زن هاست»، در این مطلب سعی کردم که به بررسی وضعیت زنان تونس و تفاوت هایی که آن ها با زنان کشورهای دیگر مسلمان، به ويژه ایران، دارند بپردازم؛ با این اظهار امیدواری که «پیروزی تونسی ها درها را به سوی یک حکومت واقعاً سکولار و بر اساس قوانین حقوق بشر بگشاید تا آن ها، گرفتار وضعیت زنان ما در ایران نشوند.» اکنون، با توجه به گزارش های مختلفی که از نتايج انتخابات اخیر تونس و پیروزی سکولارها، و نقش زنان در آن، دریافت می شود، لازم می بینم که این مطلب را ديگرباره منتشر کنم تا به ضرورت شرکت آگاهانه زنان ایران در روند رسیدن به برابری و دموکراسی تاکید کرده باشم. با توجه به این که از آن زمان تا کنون، که نزدیک به چهار سال می شود، می بینیم که وضعیت زنان ایران بسیار تاسف برانگیزتر از گذشته شده و به نظر می رسد که این روند سر توقف ندارد. و در چنین شرایطی فکر می کنم، همانگونه که سرنوشت زنان ایران که با بقدرت رسيدن حکومتی مذهبی و آزادی ستیز مايه ی عبرتی برای زنان تونس شد، اکنون نیز سرنوشت تونس و زنان آن می تواند الگویی برای زنان ما باشد و سبب شود که مردمان ما نيز به این نتيجه ی مهم برسند که با هر چند سال یکبار رای دادن به شخصی، ظاهرا متفاوت، اما از درون این حکومت، قادر به عوض کردن هیچ چیزی نیست جز تکرار و افزایش تبعیض و خشونت و آزادی کشی.اکتبر 2014این روزها تونس در صدر خبرهای سیاسی جهان قرار دارد. مردم یک سرزمین علیه یک دیکتاتوری به پا خواستند و تا بیرون راندن او از قدرت پیش رفتند. صدای آزادی، رنگ آزادی، و خبرهای آزادی برای همه ی باورمندان به کرامت انسان زیباست و برای هر دیکتاتور و دیکتاتور پرستی حکم کابوس را دارد. اما پرسش گسترده اين است: «چه خواهد شد؟» چشم جهان، و به خصوص کشورهای دیکتاتور زده ی آفریقا و خاورمیانه، و...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر